جوک های باحال


☆♥ღ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺭﻧﮕﯽ ﻧﯿﺴﺖ ☆♥ღ

ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻧﮓ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﺳﯿﺎﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﻗﺪﻋﻠﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﻫﺎ ، "*ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺭﻧﮕﯽ ﻧﯿﺴﺖ*"

دقت کردین ؟
بهترین مکان برای خواب خونه ی خوده آدمه !
راحتترین لباس لباسه خوده آدمه !
خوش فرمون ترین ماشین ماشینه خوده آدمه !
بهترین جزوه جزوه ی خوده آدمه !
تمیزترین دست دسته خوده آدمه !
بامزه ترین بچه بچه ی خوده آدمه !
ولی ! ولی !
خوشبوترین ادکلن ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد میشه ! :|



یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن
هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم
یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون :D



جدا شما پشتتونو چجوری لیف میزنین ؟
من پشتم یه نقطه ی کور دارم که نزدیک به ۲۵ساله لیفش نزدم ؛
آخرم از همونجا میگندم میمیرم ! :!:


خدایا به ما که مخاطب خاص ندادی
حداقل رفقامون که دارن ازشون بگیر جیگر ما رو خنک کن :D


قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم
به طوری که اجسام از فاصه ۲۳٫۵ میلیمتری قابل رویت نیستن ،
بازم پشه ه میاد زیره گوشم صدای هیلیکوفتِر درمیاره ! :|
یاد “جان سخت ۴″ افتادم …


آهنگی که روز قبل امتحان گوش میدادم :
بیخیال فردااا ، بیخیال فردااا … :D
آهنگی که بعد امتحان گوش میدادم :
مخور غم گذشته
گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن
گذشته برنگشته :|


زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم
والااااا :D


یکى از فانتزیام اینه که :
با پرواز ۴۴۴ ساعت ۴ عازم عامریکا بشم ، هواپیما شروع به پرواز بکنه ، یهو یکی از جاش بلند شه داد بزنه هیچکی از جاش تکون نخوره ! هواپیما رباییده شده توسط من ! :|
بعد یهو دخدر همسایمون از بین جمعیت جیغ بزنه و زن و بچه ها شروع کنن به گریه کردن.
مهماندار ( ترجیحان دختر با قد بین ۱۷۴ تا ۱۷۸ مسلط به زبان فرانسه و مبانی کامپیوتر ) سریع خودشو به من برسونه و دره گوشه من بگه تورو خدا یه کاری بکن اینجا همه زن و بچن ! یه کاری کن . . .
بعد من تو یه فرصت مناسب از جام بلند شم با رباینده درگیر شم :|


تو درگیری خلبان تیر بخوره و هواپیما یه تکون شدید بخوره ، رباینده بخوره به ستون هواپیما و کلتش از دستش میفته ، منم میرم بالا سرش تا جایی که میخوره میزنمش ، انقدر که بیهوش شه . . .
بدو بدو میرم بالا سر خلبان که داره جون میده ، اونم با صدای گرفته ( انگار یکی با لگد زده باشه تو شکمش ) سویچ هواپیما رو بده به من و بگه کاره خودته بعد تموم کنه . . .
منم با بدبختی هواپیما رو نجات بدم بشونمش تو لوس آنجلس یا نیویورک ( نیویورک بهتره )
بعد همه مسافرا بیان دورم بوسم کنن و این حرفا بعد اون مهمانداره بیاد بهم بگه با من ازدواج میکنی ؟!
بعد من یه نگاهی به دخدر همسایموون بکنم و با یه لبخند نرم بهش بگم همیشه بهترین ها برای من بوده اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی !
بعد برم پیش دخدر همسایمون . . .
بعد موبایل جی‌ آل‌ اکس – جی‌ ۲ راحت از جیبم در بیارم ، بگم من مأمور امنیت پرواز هستم ، منطقه پاک سازی شده بعد تشویقی ۲ هفته بهم تعطیلات تو افق بخوره ، برم یه ذره از زندگی لذت ببرم :|
حالا شاید بگید پس دخدر همسایه یا مهماندار تکلیفشون چی میشه ؟
گفتم که اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی :lol:


امروز به این دخدره همکلاسیم میگم ، این لب تاپ منو بزن به برق ، شارژ نداره !
میگه : چرا لب تاپت رو خونه نمیزنی تو برق ؟ ها ؟
میگم از تو چه پنهون ، یکی از فانتزیام اینه که لب تاپم رو فقط تو دانشگاه بزنم تو برق ،
تو خونه صرفه جویی کنیم ، پول قبض برقمون کم بیاد ،
بعد بابام پولام رو جمع کنه واسم یه پراید بخره ،
بعد من برم دخدر همسایمون رو بگریم ، بریم تو افق با هم زندگی کنیم ،
بعد بچه دار شیم ، یه دخدر یه پسر ،
اسم پسره رو بذارم افق علی ، اسم دخدره رو هم بذارم افق چهره :lol:
یعنی ۳۷ دقیقه و ۲۱ ثانیه این شکلی بود => :|
خواستم با فانتزی آشنا بشه خوب ، درس سه واحدی رو هیچی نفهمید
اشکال نداره ترم بعدی پاس میکنه :lol:



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





شنبه 15 تير 1392| 11:25 |smart-takstar| |