دقت کردین ؟
بهترین مکان برای خواب خونه ی خوده آدمه !
راحتترین لباس لباسه خوده آدمه !
خوش فرمون ترین ماشین ماشینه خوده آدمه !
بهترین جزوه جزوه ی خوده آدمه !
تمیزترین دست دسته خوده آدمه !
بامزه ترین بچه بچه ی خوده آدمه !
ولی ! ولی !
خوشبوترین ادکلن ادکلنه کسیه که تو خیابون از کنارت رد میشه !
یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن
هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم
یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون
جدا شما پشتتونو چجوری لیف میزنین ؟
من پشتم یه نقطه ی کور دارم که نزدیک به ۲۵ساله لیفش نزدم ؛
آخرم از همونجا میگندم میمیرم !
خدایا به ما که مخاطب خاص ندادی
حداقل رفقامون که دارن ازشون بگیر جیگر ما رو خنک کن
قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم
به طوری که اجسام از فاصه ۲۳٫۵ میلیمتری قابل رویت نیستن ،
بازم پشه ه میاد زیره گوشم صدای هیلیکوفتِر درمیاره !
یاد “جان سخت ۴″ افتادم …
آهنگی که روز قبل امتحان گوش میدادم :
بیخیال فردااا ، بیخیال فردااا …
آهنگی که بعد امتحان گوش میدادم :
مخور غم گذشته
گذشته ها گذشته
هرگز به غصه خوردن
گذشته برنگشته
زنگ زدم مدرسان شریف!
گفت:بله ,بفرمایید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:بله درسته,امرتونو بگید
گفتم:مدرسان شریف
گفت:مسخره کردین؟
گفتم:مدرسان شریف
گفت:دیگه مزاحم نشید
گفتم:مدرسان شریف
حقشونه نامرداااااااا یکم بفهمن ما چی میکشیم
والااااا
یکى از فانتزیام اینه که :
با پرواز ۴۴۴ ساعت ۴ عازم عامریکا بشم ، هواپیما شروع به پرواز بکنه ، یهو یکی از جاش بلند شه داد بزنه هیچکی از جاش تکون نخوره ! هواپیما رباییده شده توسط من !
بعد یهو دخدر همسایمون از بین جمعیت جیغ بزنه و زن و بچه ها شروع کنن به گریه کردن.
مهماندار ( ترجیحان دختر با قد بین ۱۷۴ تا ۱۷۸ مسلط به زبان فرانسه و مبانی کامپیوتر ) سریع خودشو به من برسونه و دره گوشه من بگه تورو خدا یه کاری بکن اینجا همه زن و بچن ! یه کاری کن . . .
بعد من تو یه فرصت مناسب از جام بلند شم با رباینده درگیر شم
تو درگیری خلبان تیر بخوره و هواپیما یه تکون شدید بخوره ، رباینده بخوره به ستون هواپیما و کلتش از دستش میفته ، منم میرم بالا سرش تا جایی که میخوره میزنمش ، انقدر که بیهوش شه . . .
بدو بدو میرم بالا سر خلبان که داره جون میده ، اونم با صدای گرفته ( انگار یکی با لگد زده باشه تو شکمش ) سویچ هواپیما رو بده به من و بگه کاره خودته بعد تموم کنه . . .
منم با بدبختی هواپیما رو نجات بدم بشونمش تو لوس آنجلس یا نیویورک ( نیویورک بهتره )
بعد همه مسافرا بیان دورم بوسم کنن و این حرفا بعد اون مهمانداره بیاد بهم بگه با من ازدواج میکنی ؟!
بعد من یه نگاهی به دخدر همسایموون بکنم و با یه لبخند نرم بهش بگم همیشه بهترین ها برای من بوده اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی !
بعد برم پیش دخدر همسایمون . . .
بعد موبایل جی آل اکس – جی ۲ راحت از جیبم در بیارم ، بگم من مأمور امنیت پرواز هستم ، منطقه پاک سازی شده بعد تشویقی ۲ هفته بهم تعطیلات تو افق بخوره ، برم یه ذره از زندگی لذت ببرم
حالا شاید بگید پس دخدر همسایه یا مهماندار تکلیفشون چی میشه ؟
گفتم که اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی
امروز به این دخدره همکلاسیم میگم ، این لب تاپ منو بزن به برق ، شارژ نداره !
میگه : چرا لب تاپت رو خونه نمیزنی تو برق ؟ ها ؟
میگم از تو چه پنهون ، یکی از فانتزیام اینه که لب تاپم رو فقط تو دانشگاه بزنم تو برق ،
تو خونه صرفه جویی کنیم ، پول قبض برقمون کم بیاد ،
بعد بابام پولام رو جمع کنه واسم یه پراید بخره ،
بعد من برم دخدر همسایمون رو بگریم ، بریم تو افق با هم زندگی کنیم ،
بعد بچه دار شیم ، یه دخدر یه پسر ،
اسم پسره رو بذارم افق علی ، اسم دخدره رو هم بذارم افق چهره
یعنی ۳۷ دقیقه و ۲۱ ثانیه این شکلی بود =>
خواستم با فانتزی آشنا بشه خوب ، درس سه واحدی رو هیچی نفهمید
اشکال نداره ترم بعدی پاس میکنه
نظرات شما عزیزان: